#ویژه
#معرفی_کتاب
#زنی_در_جزیره_ای_گمنام
?دباره ی کتاب:
یک پرفسور باستان شناس به نام «فربد نصر» پس از یک دوره مطالعات طولانی روی آرا و اندیشه های شیخ اشراق، به شدت از سهروردی تأثیر می گیرد و در حالی که می خواهد خود را برای درک عملی افکار و عقاید این اندیشمند بزرگ جهان اسلام آماده کند، به سفری ناشناخته دعوت می شود. جزیره ای به نام «کا» در آفریقا و ماجرایی شگفت انگیز از زنی که بدنش بعد از حدود 2500 سال در معبدی تازه مانده است.
?برشی از کتاب:
عده زیادی شیون مرا دیدند و با گریه من اشک ریختند.
وقتی سارنا را داخل خاک گذاشتیم، انگار مادری را از دست داده بودیم.
اشک به چشم های همه راه افتاده بود. حسی پاک و ناشناخته ما را در برگرفته بود…
✏️زهرا زواریان
?@ketabm
#معرفی_کتاب
#تو_شهید_نمی_شوی
?درباره کتاب:
این کتاب حاوی روایت هایی از حیات شهید محمودرضا بیضایی و از سری کتاب های تاریخ شفاهی جبهه مقاومت اسلامی است که توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است، روایت های برادر شهید از فراز و فرودهای یک زندگی با برکت، کودکی و نوجوانی، مسجد و مدرسه تا دانشگاه و پادگان، تبریز تا تهران و از تهران تا شام است.
?برشی از کتاب:
ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود… بعد از اینکه در تهران، تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی شوی»
✏️احمدرضا بیضایی
?@ketabm
#معرفی_کتاب
#آفتاب_در_حجاب
#عاشورایی
درباره ی کتاب:
«آفتاب در حجاب» گامی است کوچک در به تماشا نشستن غم های کربلا از نگاه قلة صبر و استقامت، حضرت زینب (س). در این زمانه که حماسه کربلا به انواع تحریف ها آلوده شده است ، این اثر می تواند با روایتی ناب از این واقعه، دریچه جدیدی به روی عاشقان اباعبدالله (ع) و خواهر گرامی اش حضرت زینب کبری (س) بگشاید.
✏️سید مهدی شجاعی
?@ketabm
#معرفی_کتاب
#آن_مرد_با_باران_می_آید
این کتاب روایت داستانی زندگی یک خانواده طبقه متوسط در کوران انقلاب را مطرح کرده است که وقایع داستان حول یک گروه نوجوان که در راس آنها شخصیتی به نام بهزاد است، اتفاق می افتد.
برشی از کتاب:
زیرچشمی به بابا نگاه می کنم. خون، خونش را دارد می خورد. صورتش قرمز شده و تند تند سبیل هایش را میجود. رادیو را روی پایش گذاشته و بدون اینکه موجش را درست کند، به خِرخِرش گوش می کند. معلوم است که اصلاً حواسش آنجا نیست. بهناز خیلی وقت است که مثل مجسمه، ایستاده دم پنجرة حیاط و از توی تاریکی زل زده به مامان که بی توجه به سرما، چادرش را پیچیده دور کمرش و نشسته لب پاشویة حوض و تسبیح می اندازد.
✏️وجیهه سامانی
?@ketabm
#معرفی_کتاب
#دا
#دفاع_مقدس
معرفی کتاب:
دا، خاطرات سیده زهرا حسینی از جنگ تحمیلی و اوضاع خرمشهر در روزهای آغازین جنگ است. دختری هفده ساله که با شروع جنگ در روز اول مهر سال پنجاه و نه زندگی اش دگرگون می شود.
آن چه کتاب را بی همتا می کند بیان گوشه هایی از جنگ از زاویه ای است که تا به حال به آن پرداخته نشده است. کتابی که اوج فجایع جنگ و در ضمن گوشه ای از تاریخ کشور ما را بیان می کند. نتیجه گفت وگویی هزار ساعته، ارزش این همه هزینه کردن را دارد.
✏️سیده اعظم حسینی
ketabm@?